در دیاری دور، زیر آسمانی آبی و در میان کوچههایی که با سنگفرشهای قدیمی پوشیده شده بود، داستان زنی به نام مریم و شوهرش علی را میگویند. مریم، زنی باهوش و زیبا، در روز عروسیاش مهریهای بیشتر از توان شوهرش از علی خواست. علی که دلباخته مریم بود، بیدرنگ پذیرفت.
مریم که از حقوق خود آگاه بود، تصمیم گرفت از حق حبس خود استفاده کند. او به علی گفت: «تا زمانی که مهریه ام را نپردازی،من نمیتوانم وظایف همسریام را انجام دهم.» روزها گذشت و علی به دلیل مشکلاتی که در کسب وکارش پیش آمد، نتوانست مهریه را بپردازد.
علی که نمیخواست مریم را از دست بدهد، به دنبال راهحلی بود. او به دادگاه رفت و از قاضی خواست تا به او مهلت دهد. قاضی که مردی عادل بود، به علی مهلت داد و به مریم گفت که حق با اوست و میتواند از حق حبس خود استفاده کند.مهلت قاضی نیز حق حبس مریم را از بین نبرد.
مریم، که همیشه عدالت را دوست داشت، به علی گفت: «من به تو مهلت میدهم، اما باید بدانی که حق حبس من، حقی است که قانون به من داده تا از حقوقم محافظت کنم.»
در نهایت،علی توانست با کمک خانوادهاش مهریه را فراهم کند و به مریم بپردازد. مریم نیز دوباره به زندگی مشترکشان بازگشت. آنها تا پایان عمر با عشق و احترام متقابل در کنار هم زندگی کردند.
علی رغم داستان فوق راهروهای دادگستری پر از واقعیت های متفاوتی بوده،شاید در جامعه کمتر افرادی مانند علی پیدا شوند که بتوانند مهریه های سنگین را بپردازند و صد البته که افرادی مانند مریم که حق حبس خود را اعمال نمایند نیز اندک هستند اما باید زوج و زوجه از این حق بیشتر آگاه گردند که در ادامه بدان پرداخته شده است.
عقد نکاح منشأ آثار فراوانی در روابط زوجین است که پرداخت مهریه از آن جمله است و زوجه میتواند پس از عقد، مهر تعیین شده را در صورتی که حال باشد مطالبه نماید. اگر زوج حاضر نشود مهر وی را تسلیم نماید، زوجه حق دارد از تمکین خودداری کند تا مهریه راوصول نماید. از این حق زوجه در ادبیات فقهی و حقوقی به حق حبس یاد میشود که مستند قانونی آن ماده 1085 قانون مدنی است.
در عقد نکاح، زوجه به مجرد عقد، مالک مهر میگردد و میتواند با مراجعه به حاکم وطرق قانونی حق خود را دریافت نماید. بهترین ضمانت اجرای مهریه، همان است که در فقه و قانون بیان شده است یعنی زن تا زمانی که مهر خود را دریافت نکرده است، میتواند از تمکین و وظایف همسری امتناع نماید وی با استفاده از این حق و امتناع از تمکین، ناشزه نمیشود و حق نفقه اش ساقط نمیگردد؛ زیرا در این مورد، از طرف قانونگذار مجاز است که تمکین نکند.
برای تمکین، حقوقدانان و فقها از نظر لغوی و اصطلاحی تعاریف مختلفی نموده اند. بعضی گفته اند تمکین در لغت به معنی تن در دادن است بعضی گفته اند تمکین در لغت به معنی جای دادن و پابرجا نمودن و جای گرفتن است و مراد از آن آماده بودن زوجه برای زوج است به منظور استمتاع هر وقت که بخواهد مگر با عذر شرعی. در اصطلاح فقهای امامیه تمکین دارای دو معنی است تمکین عام و تمکین خاص. تمکین عام اطاعت زن از مرد است در امور زندگی زناشویی مثل قبول سکونت در خانه ای که شوهر انتخاب کرده و عدم خروج زن از خانه بدون اجازه شوهر.
مفهوم تمکین خاص
تمکین خاص عبارت است از پذیرش نزدیکی جنسی با شوهر؛ به گونه ای که همیشه آماده برای آن باشد مگر آنکه بیمار باشد و نزدیکی موجب زیان او گردد یا موانع شرعی داشته باشد مثل روزه، قاعدگی و غیره. بنابر قول فقهای اسلام تمکین یعنی خلوت کردن بین زن و شوهر است به طوری که زن محل و وقتی را اختصاص ندهد و خودش را در اختیار شوهر بگذارد. تمکین در اصطلاح همان معنی خاص را دارد و در محاکم هم بیشتربه همان معنی خاص توجه میکنند.
حق حبس چگونه ساقط میشود؟
حق حبس با برقراری اولین رابطه زناشویی بین زوجین از بین میرود؛ بنابراین اگر بین زن و شوهر هر نوع رابطه زناشویی برقرار شد، دیگر زوجه نمیتواند با استناد به حق حبس خود، از حضور در منزل مشترک مورد نظر زوج و ایفای وظایف زناشویی خودداری کند.
حق حبس همچنین با پرداخت کامل مهریه از بین میرود، اما از آنجایی که در مهریههای معمول و متعارف امروزی عموما شوهر نمیتواند مهریه زن را حتی تا پایان عمر خود بهصورت کامل پرداخت کند؛ بنابراین ازبینرفتن حق حبس به علت پرداخت کامل مهریه در عمل بسیار بعید و نادر است. در نتیجه میتوان گفت درحالحاضر تنها راه ازبینرفتن حق حبس، همان برقراری اولین رابطه زناشویی است.
حق حبس پس از اقساط مهریه
از آنجایی که در مورد مهریههای متعارف امروزی، پرداخت کامل مهریه به صورت یکجاعملا غیرممکن است، اگر زوجه از حق حبس خود استفاده کند و همزمان مهریه خود را هم مطالبه کند و زوج نیز دادخواست تقسیط مهریه بدهد و دادگاه پرداخت مهریه را به نحو پرداخت پیشقسط و اقساط قرار دهد، آیا پس از پرداخت پیشقسط مهریه، حق حبس زوجه از بین میرود؟ پاسخ منفی است؛ چراکه مطابق رأی وحدت رویه شماره ۷۰۸ تاریخ ۲۲/۵/۱۳۸۷ دیوان عالی کشور تقسیط پرداخت مهریه، مسقط حق حبس زوجه نیست؛ بنابراین در چنین شرایطی زوج باید پیشقسط و اقساط مهریه را پرداخت کند و زوجه نیز میتواند همچنان از حق حبس خود استفاده کند.
در آخر نیز به یکی از یکی از سوالات رایج در مورد حق حبس در مورد زوجه غیر باکره میپردازیم.بدین منظور که آیا زوجه غیر باکره نیز می تواند از حق حبس استفاده نماید؟
در پاسخ باید اظهار نمود که با توجه به اطلاق واژه «زن» در ماده 1085 قانون مدنی، حق حبس موضوع این ماده با لحاظ شرایط مقرر در آن منحصر به دوشیزه نبوده و زنان غیر باکره را نیز در بر میگیرد.
نظریه های مشورتی:
استعلام:
آیا در صورتی کھ زوجه حق حبس داشـتھ باشد زوج می تواند در صورت عدم تمکین زوجه و تقسـیط مھریه ازدواج مجدد کند؟ آیا تمکین زوجه فرع بر تھیه مسـکن و اثاث البیت متناسـب است یا خیر؟
پاسخ:
1- در ابتـدا این توضـیح ضـروری است که موادی از قـانون حمایت خانواده مصوب 1353 که به موجب قوانین بعـدی نسـخ نشـده و بـا قانون حمایت خانواده مصوب 1391 نیز مغایرتی نـدارد، از جمله ماده 16 آن قـانون در خصوص اخـذ اجـازه ازدواج مجـدد از دادگـاه و بیان موارد آن بھ قوت و اعتبار خود باقی است. بر این اساس آن چه در بنـد 3 ماده 16 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 )در بیان موارد جواز حکم ازدواج مجـدد( مد نظر قانونگذار میباشد، مشـعر بر عدم تمکین زن از شوھر و در راسـتای نشوز زن است و با عنایت بھ ماده 1085 قانون مـدنی، اصـطلاح »عـدم تمکین« در ادبیات حقوقی معادل »نشوز« است که تحقق آن بایـد در دادگاه احراز شود و یا به موجب رأی دادگاه، زوجه به تمکین ملزم شـده باشـد؛ لذا فرض سؤال که مربوط به صـدور حکم تقسـیط مھریه در زمان اسـتفاده زوجه از حق حبس است، از موارد یاد شده خارج میباشد؛ ھمانگونه که عدم تمکین زوجھ در راسـتای حق حبس، موجب سقوط نفقه نبوده و مانع تعقیب کیفری زوج بھ لحاظ عـدم پرداخت نفقھ نیز نمی باشد. 2- نظر به این که مقـدمه تمکین، وجود مسـکن و اثاث البیت مناسب و در خور شأن زوجه می باشد و فراهم نمودن موجبات تمکین بر عھده شوهر است، بنابراین تھیه مسکن از طرف زوج، مقدمه تمکین می باشد و احراز فراهم بودن مقدمات تمکین حسب مورد بر عھده دادگاه است.
استعلام:
مقصود قانونگـذار از کلمه قیام به انجام وظایف در ماده 1086 قانون مدنی چیست؟ آیا اگر زوجه در جلسه دادگاه تمکین اعلام کند که حاضـر به تمکین است به معنی قیام است یا تا زمانی که تمکین خاص صورت نگرفته باشد، حق حبس به قوت خود باقی است؟ آیا در صورت اعلام به تمکین، چنانچه متعاقباً تمکین خاص صورت نگیرد، آیا زوجه میتواند از حق حبس خود استفاده کند؟
پاسخ :
عبارت مندرج در ماده 1086 قانون مدنی مبنی بر آنکه »اگر زن قبل از اخذ مھریه به اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوھر دارد قیام نمود« ظھور در آن دارد که چنانچه زوجه با اختیار خود و در راسـتای انجام وظایف زوجیت اقـدام به تمکین کند، حق حبس ندارد و از آنجاییکه تا زمان عدم تحقق تمکین خاص نمیتوان قائل شد فرد اجلی و اکمل وظایف ناشـی از زوجیت محقق شـده است، لـذا صـرفاً زمانی به اسـتناد ماده یادشـده حق زوجه ساقط تلقی میشود کھ حداقل یکبار و بھ صورت ارادی و در راسـتای انجام وظایف زناشویی تمکین خاص صورت گرفته باشد. شایسـته ذکر است که در مواردی که در سـقوط یا بقای حق حبس تردید باشد، اصول حقوقی از جمله اصل استصـحاب بقای آن را اثبات میکند و سقوط حق باید با ادله شرعی و قانونی اثبات شود.